با دیناکالا آسان بفروشید و کسب درآمد اینترنتی خود را آغاز نمایید!

کد : 01432842

01432842
ویژگی های محصول:
  • نام هنرمند: سیدحسین عالی نژاد
  • نام مجموعه: کلاژ
  • ابعاد اثر: 41* 32
  • سال خلق اثر: 1400
  • متریال: میکس مدیا برروی مقوا
  • تکنیک: کلاژ
  • تضمین بهترین قیمت بازار
  • پشتیبانی عالی ۲۴ ساعته، ۷ روز هفته
  • بازگشت وجه در صورت عدم رضایت
  • اصالت کالاها از برترین برندها
  • تحویل سریع در کمترین زمان ممکن

۱۶۸,۰۰۰,۰۰۰ تومان

نام هنرمند: سیدحسین عالی نژاد

نام مجموعه: کلاژ

ابعاد اثر: 41* 32

سال خلق اثر: 1400

متریال اثر: میکس مدیا برروی مقوا

تکنیک اثر: کلاژ

 

کلاژ ها از پیچ خیابان تخت جمشید تا خیابان طالقانی از جنوب به شمال از شمال به جنوب. از پیچ خیابان تخت جمشید به داخل خیابان پهلوی به سمت شمال تهران با عبور از بلوار الیزابت ( این آدرس ها به قول پدران قدیمی مان) به سمت پل تجریش میرفتم، آهسته. وااای که چه میکند! از دکه سر خیابان تخت جمشید سیگار میخرم. سیگار زر و یک بسته هما بیضی، با فندک زیپوی قدیمی که دارم روشن میکنم و دود میکنم، میرم، کیفم هم سنگین است یک طرفه هم به بغل انداخته ام. نرسیده به زرتشت مقابل فروشگاه شلوغ پلوغ کوروش من را مردی به داخل میکشد. پله برقی ها را بالا پایین میکنم، دو تا بیسکوییت پتی پور خریدم با ساندویچ حاضری، پای صندوق می آیم، می ایستم تا چراغ سبز شود و بروم آنور خیابان. ماشین لوکس آمریکایی، به رنگ آبی دریایی جلوی پایم می ایستد. راننده پیاده می شود و در عقب را برایم باز میکند. من هم مینشینم، عاشق روکش درب های چوبی هستم راننده با لباس فرم سلام و عرض ادب میکند و منتظر  فرمان رفتن از من است، با دست اشاره میکنم راه بیوفتد. از سیگار های هما بیضی یک سیگار در می آورم، با زبان خیسش میکنم و میگذارم گوشه ی لبم. راننده با فندک رابسون برایم شعله میکشد، دود عظیمی در ماشین میپیچد هر پوکی که میزنم فقط فضا های متفاوت میدیدم: آقای ماتیس جان، پاپلوی همه کاره-میرزا صنیع الملک گرافیست دستی به سویم می آید، مرای به داخل دارالفنون میبرد و به سرعت مدیر من را اخراج می کند. بعد از پوک بعدی سیگار فضایی قهوه ای دیدم با لباس قاجاری در مدرسه صنایع مستظرفه در کلاس حاجی کمال الملک-آنقدر کلاژ های مختلف کشیدم حاجی گفت: پسرم تو که نمیتوانی حتی یک سیب بکشی لباس هایت را عوض کن و برو پوک بعدی!   راننده پرسید: آقا احوالتان خوب است؟ رو به راه هستید؟ گفتم بله، شما ادامه دهید. گفت بله قربان از پارک وی که رد شدیم از یک کافه که نامش را دقیق نمیدانم-راننده پیاده شد و برایم قهوه(نام قهوه فرانسه) با یک فنجان ناب خرید. قهوه را با لذت نوشیدم و سیگاری دیگر روشن کردم. رفتیم تا رسیدیم به تجریش، جلوی در کاخ سعدآباد راننده ایستاد یک نظامی آمد و من هم پیاده شدم با بوم، کیف پر از رنگ و بیسکوییت. گفت: خیلی منتظر شما بودیم گفتم: بله کمی راه طولانی است، تشریف دارند؟ و آمده هستند؟. دژبان هم حالا جلو آمد و گفت: استاد خسته نباشی، شاه رفت!   نگاه کردم به پا هایم، خسته شده بودم تمام این راه پیاده آمده بودم حالا باران هم شروع شده بود رفتم قهوه لمیز یک قهوه اسپرسو با آب خریدم و نوشیدم بعد دست کردم در جیبم یک بسته سیگار بهمن بیرون آوردم و شروع کردم به سیگار کشیدن. که هر لحظه با باران لکه لکه خیس میشد رفتم به سمت پارک وی یک تاکسی زرد رنگ! پراید بوق زد سوار شدم، راه افتادم سرم روی شیشه بخار گرفته ماشین بود هر آن چیز که میدیم تا خیابان طالقانی پر از پیچ و خم و تصاویر متفاوت از مردم و برش های مختلف بود و عده ای نردبان میبردند.    

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “کد : 01432842”

Your email address will not be published. Required fields are marked *

16 − fourteen =

Shopping Cart
No products in the cart.
Login to the site
Reset password Create an account