کد : 01432988

روزنامه های همه کاره روزنامه ها از آنجا کم کم برایم شروع شد که اولین روزنامه های مهر، پر از مهر اگر حافظه مطالعه‌ام یاری کند چهارشنبه ها در سال ۱۳۷۷ که دانشجو بودم در شهر لاهیجان به دستم می‌رسید هر هفته تمام دنیایم این بود که آن را بخرم و بخشهای هنری آن را تا هفته بعد روی چند ساعت تکراری تماشا کنم و بخوانم بعد از سپری شدن آن روزها روزنامه برایم یک هویت درونی و بیرونی شد حتماً میخریدم همشهری تندیس با اینکه هفته نامه بود آنقدر روزنامه دوست شده بودم که صبح های زود روزنامه می خریدم یک پاکت سیگار ،بعد قهوه را آماده می کردم و شروع به خواندن روزنامه و خوردن قهوه می کردم. روزنامه انعطاف داشت میشد رویش طراحی کرد و یا خودش را شکل داد برایم روزنامه همه چیز شد حالا میخواستم روزنامه‌ها را بکشم میشد باهاش کلاه ساخت و به خیابان ولیعصر رفت، میشد تاج ساخت و شاه شد، و یا قایق ساخت و شبانه گریخت از سال ۱۳۹۳ شروع به اتود زدن و اجرای آنها کردم مشق یا مابین هر نقاشی با خودم می گفتم یک روزنامه دیگه بکشم بعداً اما این روزنامه های پر از بافت ، شکل و نازنین هر چه که می خواهم بدانم روی کاغذ با من میرقصند می‌شوند، برایم چای قهوه شیرین با ۷ قاشق شکر، بوق میشوند برای کوس جنگ، نیمرو می شوند برای غذای روزم ،هر چه بخواهم روزنامه هایم برایم فراهم می کنند می سازند و آماده می کنند و خط خطی ها و فونت های شان نشان بی نشانی خطهاست و فقط خودم می توانم آنها را بخوانم و بنویسم و باهاش شعر بگویم و عکس های مهم خبری بکشم